Friday, January 25, 2002

بيگانه


در خاطر احوال توام ز بيگانه گريزان
زين خرج آب و برق اشک ريزان
نامه بطلان بود ار او زتو يادی کند
ار که او رسوا شود باز به تعبير زمان
بی اعتنا باش به تلخکامی دوران يکصدا
کو مرهمی تو را زين رنج روزگاران؟
چون ريا وشکوه ها زين رفيقان ديده ای
چو خنديم بر نامردمان to call you at 9 حال منتظر 
آن دروغ و ننگ از تو ار نگارد
عاقبت راستی ماند با گذشت ساليان