فراتر از غربت
,در وادی رنج, در سرزمين محنت
پشت اين ديوار ستبر
در گوشه زندان
;ناله ها برجاست
بغض ها خشکيده
محنت, آری محنت
رنج سرهای بريده
.بی سخن آهنگ مرگ گويد
از شکنجه از زجر
بلکه خون, حدت درد
;از فغان
کو گوشی؟ گر شنود آهنگش
پشت اين ديوار ستبر
در گوشه زندان
;ناله ها برجاست
بغض ها خشکيده
محنت, آری محنت
رنج سرهای بريده
.بی سخن آهنگ مرگ گويد
بلکه خون, حدت درد
;از فغان
کو گوشی؟ گر شنود آهنگش