ای مرز و بوم ايران
ای خانه عزيز
در غربت و تنهايی می گريم
بيهوده ز دوری ها از فراق
غرق دريای تاريکی يا فراموشيهايم
بيهوده ز دوری ها از فراق
غرق دريای تاريکی يا فراموشيهايم
ولی آيا نور اميديست در آينده؟
نمی دانم چه بگويم يا به که
چرا که
روحم جای بمانده در کالبد تو
تا ابد
گرچه جسم بی روح به همراه من است