در هوس نام تو و مهر تو
گشته فدا جان من از ناز تو
حسرت ديدار تو شد در وجود
اه دل و ساغر مجنون ز همين ساز تو
صورت شيرين تو در جان من
کنده ئ کوه است ز فرهاد در اغاز تو
موی سياه و تار تو يا که دو چشم نرگست
ياد من و شيفته دل حبس درين ماز تو
غافلم از گردش دوران کزين دربدری
زان لب انگبين يا که لبخند هوسباز تو
با که گويم دل و درد يا که رويای سرم
مرده است خواب و فراغت که درين راز تو